در تابستان سال ۲۰۱۴، کمپین چالش سطل آب یخ بیش از یکصد میلیون دلار کمک‌‌ مالی جمع‌ آوری کرد.!!
سال گذشته(۲۰۱۴) کمپین سطل آب‌ یخ سراسر اینترنت را فرا گرفت و دقیقا مثل یک ایمیل زنجیره‌‌ای که دست به دست می‌شود، در دنیای مجازی پخش شد. سیل گسترده‌ای از آدم‌ها ویدئوهایی را در فیس‌ بوک به اشتراک گذاشتند که در آن‌ سطل‌‌های آب یخ را بالای سر خود می‌بردند و ضمن اعلام اهداف خیرخواهانه خود از انجام این کار، سطل آب یخ را روی سر خود خالی می‌کردند و بعد با هیجان چند نفر از دوستان خود را به این چالش دعوت می‌کردند تا این کار را انجام دهند و جریمه عدم انجام آن اهدای کمک مالی به انجمن ای.ال.اس بود.

چالش سطل آب یخ به شدت موفقت‌ آمیز بود و آن‌چنان اینترنت را به لرزه در‌آورد که حتی به رئیس جمهور آمریکا، «باراک اوباما» نیز رسید. اما در پس این موفقیت طوفانی، امواج شک و تردید نیز به حرکت درآمدند. آیا مردم واقعا تعهدات‌‌شان را برای کمک‌‌های مالی انجام می‌دادند؟ آیا هدف این کمپین این بود که به ما بیاموزد خیس شدن با سطل آب یخ بهتر از اهدای کمک مالی است؟ آیا وجه تفریحی این حرکت بر نگرانی مربوط به بیماری سایه نیافکنده بود؟ آیا کل این حرکت آگاه‌‌سازی معناداری برای مخاطبان به همراه آورد؟ میزان کمک‌‌های مالی جمع‌ آوری‌ شده توسط این کمپین چقدر بود؟
بر اساس گزارش انجمن ای.ال.اس، مبلغی 115‌میلیون دلار توسط این کمپین جمع‌ آوری شده است. علاوه‌ بر این شرکت‌کنندگان سیزده میلیون دلار نیز به شعبه‌‌های محلی این انجمن اهدا کرده‌اند. همان‌‌طور که حدس زده‌اید این میزان کمک‌ مالی برای شعبه ملی انجمن ای.ال.اس بی‌سابقه بوده است.
با نگاهی به فرم‌های مالیات این انجمن در سال ۲۰۱۳، یعنی یک‌ سال پیش از اجرای کمپین چالش سطل آب یخ، می‌بینیم که میزان درآمد سازمان در آن سال تنها 23.5 میلیون دلار بوده است.

 از این میزان، تاکنون چه مبالغی و برای چه فعالیت‌‌هایی صرف شده است؟
بر اساس گزارش انجمن ای.ال.اس، تاکنون 47 میلیون دلار از کمک‌‌های جمع‌‌آوری‌ شده، هزینه شده است که از این میزان دو سوم صرف تحقیق و پژوهش در پنج حوزه زیر گردیده است:
اکتشافات حوزه ژن، مدل‌سازی بیماری‌ها، کشف نشانه‌‌های زیستی جدید، آزمایشات بالینی و تولید دارو.
بیست‌درصد از مخارج صرف بیماران و خدمت‌ رسانی در مراکز درمانی شده است. یازده‌درصد باقی مانده نیز در حوزه آموزش، جذب منابع و حمایت مالی و هزینه‌های جاری هزینه شده است.
به گفته تیم «گاموری»، مدیر کنونی سازمان چریتی نَویگیتورز (Charity Navigators) که در حوزه ارزیابی سازمان‌‌های مردم‌ نهاد در امریکا فعالیت می‌کند : «انجمن ای.ال.اس شفافیت بالایی درباره مخارج خود داشته است، تا جاییکه همه را در گزارش‌‌های تصویری قابل فهم و نیز فهرست‌‌های حاوی جزئیات ریز به اطلاع عموم مردم می‌رساند. ما اقدامات انجمن ای.ال.اس را درباره چگونگی ارائه شفاف این اطلاعات در وبسایت انجمن، تحسین می‌کنیم.»

آیا می‌دانید تاکنون تنها 47 میلیون دلار از 115‌میلیون دلاری که در چالش جمع‌آوری شده، خرج گردیده است؟
گاموری می‌گوید: «اگرچه سرعت ناگهانی مشارکت در چالش سطل آب یخ، شبیه به تلاش‌‌هایی بود که برای مهار حوادث غیرمترقبه صورت گرفت، اما به یاد داشته باشیم چیزی که موجب توجه همگانی به ای.ال.اس شد در واقع فاجعه انسانی ناشی از این بیماری نبود بلکه یک جریان مستقل بود که در فضای آنلاین به‌سرعت رشد کرد.
انجمن ای.ال.اس یک سازمان مهار حوادث غیرمترقبه نیست؛ بلکه این سازمان درگیر حل مشکلی است که در یک یا دو سال رفع نخواهد شد. این سازمان باید دقت لازم را به خرج دهد تا بهترین تاثیر را برجای بگذارد.
از آن‌جایی که ای.ال.اس یک بیماری لاعلاج است، تلاش‌‌ها برای مبارزه با این بیماری بیشتر متمرکز بر حوزه تحقیق و پژوهش درباره آن شده است. چون این بیماری صد در صد کشنده است، اولویت اول به ریشه‌کنی آن است تا مراقبت از مبتلایان.»
 در مصاحبه با سازمان چریتی نَویگیتورز، بخش‌های متعددی از طرح مخارج برای یک بازه سه‌ ساله ارائه شده است، زیرا هزینه تحقیقات معمولا برای چند سال یک‌جا پرداخت می‌شود و از آنجایی که اغلب یک مطالعه می‌تواند زمینه‌ساز آغاز مطالعه تازه‌ای شود، صرف هوشمندانه منابع اهمیت ویژه‌ای دارد.

انجمن ای.ال.اس به چه دست‌آوردهای ملموسی دست یافته است؟
خدمات مستقیم به بیماران در اجتماعات، بیشترین نتایج قابل اندازه‌‌گیری این انجمن بوده‌ است، زیرا رسیدگی به امور بیماران امری ملموس و مستقیم است. برای مثال، در این گزارش می‌‌خوانیم که شعبه انجمن در فلوریدا توانسته است یک مدیر منطقه‌ای دو زبانه استخدام کند.
بودجه‌‌های تحقیقاتی کمپین چالش سطل آب یخ نیز زمینه‌ساز پیشرفت‌‌های چندی شده‌اند. با استفاده از این پول، محققان دانشگاه «جان هاپکینز» توانستند پروتئینی را شناسایی کنند که در اغلب بیماران مبتلا به ای.ال.اس تخریب شده است. آن‌‌ها موفق شدند نشان دهند در صورت بازسازی این پروتئین، سلول آسیب‌ دیده می‌تواند ترمیم شود.
محقق ارشد این پروژه، «جاناتان لینگ» در مصاحبه با بخش علمی مجله «رِد‌ایت» گفته است: «به خاطر دارم شایعات زیادی در مورد چالش سطل آب یخ وجود داشت که این کار هدر دادن پول است و از این پول چیزی نصیب تحقیق و پژوهش نخواهد شد. من این اطمینان را به شما می‌دهم که این یک دروغ محض است. کمک‌‌های نقدی شما بسیار به ما کمک کرد و ما به شکل خستگی‌ ناپذیری در تلاش برای یافتن درمان این بیماری بوده‌ایم.»
یافتن شیوه‌‌های معالجه یک بیماری، که قابلیت تایید علمی داشته باشند، ممکن است مستلزم سال‌‌ها و حتی دهه‌‌ها تلاش محققان باشد، چه برسد به این‌که بخواهید راه درمان یک بیماری لاعلاج را پیدا کنید. بنابراین نیکوکارانی که در این کار خیر شرکت کرده‌اند باید صبور باشند تا توسعه این تحقیقات را که به یاری نتایج تحقیقات حاصل از حمایت‌‌های مالی آتی بدست می‌آید، در آینده مشاهده کنند. همان‌‌گونه که گاموری می‌گوید: «مساله کلیدی این است که سال به سال انجمن را زیر نظر داشته باشیم؛ البته نه فقط برای این‌که مطمئن شویم تمام این پول خرج شده است، بلکه برای این‌که نتایج حاصل از هزینه‌‌ها را پی‌گیری کنیم.»

پول زیادی جمع‌ آوری شد، اما آیا آگاه‌‌سازی وسیعی هم صورت گرفت؟

در طول برگزاری این کمپین، عده زیادی این دغدغه را مطرح کردند که افراد شرکت‌کننده بیش از آن‌که به هدف این کمپین بیاندیشند تحت تاثیر جو و احساسات به میدان آمده‌اند؛ آن‌ها کمتر از یک نیکوکار عادی پول می‌پردازند و شناختی هم در درباره این بیماری دارند. گاموری می‌گوید: «عده‌ای حتی در درباره بیماری ای.ال.اس چیزی نمی‌دانستند و این حرکت برایشان تنها ریختن یک سطل آب یخ روی سرشان بود. بنابراین بررسی داده‌ها می‌تواند درک بهتری از میزان شناخت واقعی افراد درباره این بیماری به ما بدهد.
من با نگاهی به تارنمای خودمان می‌گویم که جستجو در پایگاه اینترنتی ما درباره بیماری ای.ال.اس رشد عجیبی را نشان می‌دهد؛ میزان جستجوی این بیماری در ماه اوت از پانصد به شصت و هشت هزار مورد افزایش داشت. اما بعد از آن دوباره کم شد.»
او اضافه می‌کند: «دو نوع حامی مالی وجود دارد: عده‌ای که به شکل عمیقی با هدف یک کمپین درگیر می‌شوند و سال‌ها به کمک خود ادامه می‌دهند و دیگرانی که در همراه با موج شبکه‌‌های اجتماعی عکس‌ العمل نشان می‌دهند.»
گاموری تاکید می‌کند: «این‌که تا چه اندازه افرادی که تحت تاثیر این موج به کمک‌ مالی روی آوردند در بلندمدت نیز در آن مشارکت می‌کنند، یک سوال قابل بحث است. بسیاری از آن خیّرین کسانی بودند که تنها همان یک بار را به انجمن کمک کردند.
اگرچه شاید اغلب حامیان مالی حتی نمی‌دانند حروف اختصاری ای.ال.اس نشانگر چه کلماتی است و هیچ شناختی در مورد این بیماری ندارند، با این همه کمک مالی 115 میلیون دلاری، هدیه‌ای ارزشمند برای این انجمن است و همان‌ طور که از قدیم گفتند نباید دندان اسب پیش‌کشی را شمرد.»

منبع: روزنامه تایمز، بخش اقتصاد، نویسنده «ایتان وولف مان»

مطالب مرتبط:
رشد قارچ‌گونه موسسات خیریه در ایران
7 اصل اساسی برای برگزاری یک کمپین خیریه پایدار