چکیده

تکافل اجتماعی به معنای یاری چندجانبه میان افراد جامعه مدنی برای تأمین نیازها و حل مشکلات یکدیگر در بستر نهادهای فعّال در حوزه تکافل است. تکافل اجتماعی بر مبانی اصیل دینی بنا نهاده شده است.

مهمترین مبانی تکافل اجتماعی عبارتست از :
تراحم، تعاون، عدالت، احسان، مسئولیت همگانی، ایثار، سیادت و سروری، جود و انفاق.

«تکافل اجتماعی» با ارتباط وثیقی که با مفهوم «نیاز» برقرار می‌کند از چند جهت به گسترش هدفمند امر خیر می انجامد:
اولاً بر اساس اقسام نیازهای انسان، تکافل اجتماعی به دو نوع تکافل مادی و تکافل معنوی تقسیم می‌شود. مفهوم «نیکوکاری» هم شامل خیرات مادی و معنوی می گردد.
ثانیاً همانطور که نیازهای انسان می‌تواند به حقیقی و کاذب تقسیم گردد، تکافل اجتماعی و خیرات هم می‌تواند حقیقی یا کاذب باشد. بنابراین تکافل اجتماعی، می تواند بهترین چارچوب نظری و مفهومی برای ترویج امر خیر در جامعه اسلامی قرارگیرد.

مقدمه

مفهوم خیر و نیکوکاری به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم اجتماعی اسلام، برای فهم و عملیاتی سازی به چارچوب مفهومی جامع و کاملی نیاز دارد. واژه تکافل اجتماعی هرچند در قرآن کریم نیامده است ولی متفکران اسلامی، مجموعه‌ای از دستورات قرآن کریم و فرامین ائمه هداة (علیهم السلام) را در باب احسان و نیکوکاری، ذیل عنوان تکافل اجتماعی شرح و بسط داده‌اند.
سؤال اصلی این مقاله این است که :
بهترین چارچوب نظری و مفهومی برای فهم وگفتمان سازی فرهنگ احسان و نیکوکاری در جوامع کدام است؟
برای پاسخ به این سؤال مهم باید متعرض پاسخ به سؤالات فرعی زیر شویم :
یک: نیازهای انسان چگونه می‌توانند بهترین چارچوب نظری برای فهم فرهنگ احسان و نیکوکاری در جوامع باشند؟
دو: تکافل اجتماعی چگونه می‌تواند با مبانی اصیل اسلامی، بهترین چارچوب مفهومی برای گفتمان‌سازی فرهنگ خیر و نیکوکاری در جوامع باشد؟
پرداختن به جایگاه نظری و مفهومی تکافل اجتماعی در حوزه امر خیر و نیکوکاری در نوع خود پژوهشی جدید و لازم به شمار می‌آید و ادبیاتی جامع و مانع برای تحقق این هدف محسوب می‌شود.

مقاله
1- چارچوب نظری

1-1- حل نیازها در رابطه‌ای همسو

تأمین نیاز یا حل مشکل نباید در رابطه‌ای متعارض صورت پذیرد. نهادِ مطلوب، نهادی است که حل نیازهای محوله در آن، حتّی الامکان باعث ایجاد نیازها و مشکلات جدیدی نشود.

2-1- حل دايمی نیازها

تأمین برخی نیازها یا حلّ پاره‌ای از مشکلات در نهادهای اجتماعی باید دایمی باشد نه موقتی و برای دوره زمانی خاص.

3-1- حل نیازهای حقیقی و سرکوب نیازهای کاذب

 نیازها را می‌توان از حیث میزان همسویی آن‌ها با هدف یا اهداف غایی فرد به نیازهای حقیقی و نیازهای کاذب تقسیم بندی کرد.
نیازهای حقیقی، نیازهایی هستند که در راستای تحقق هدف غایی انسان هستند. نیازهای کاذب، نیازهایی هستندکه در راستای تحقق هدف غایی انسان نیست. در نتیجه هر نیاز یا خواسته‌ای به رسمیت شناخته نمی‌شود.
تکافل و خیررسانی در نیازهای کاذب یا به عبارت دیگر خواسته‌های نامشروع دیگران، مردود و مذموم است.

2- چارچوب مفهومی تکافل اجتماعی

اسلام رویکردی جامع و کلان در زمینه عدالت اجتماعی و رفع نیازهای مختلف آحاد مردم در جامعه در ابعاد و سلسله مراتب مختلف دارد و مسئولیت رفع نیازهای مختلف اجتماعی و خیررسانی در ابعاد و مراتب گوناگون را وظیفه‌ای عام، فراگیر و خداپسندانه معرفی می‌کند که از آن به تکافل اجتماعی یاد می‌کنیم.

1-2- تعريف تكافل اجتماعی

تکافل اجتماعی به معنای شناسایی نوع و میزان نیازها و مشکلات یکدیگر برای خیررسانی چندجانبه میان افراد جامعه مدنی است، به‌طوری که تمام نیازهای افراد تأمین شود. این همیاری مدنی، در بستر نهادهای فعّال در حوزه تکافل مثل خانواده ، همسایه، خویشاوندان ، عشیره، دوستان ، برادران دینی به مثابه کمربندهای حمایتی-نظارتی پیشادولتی انجام می‌شود. نقطه مقابل تکافل اجتماعی، فردگرایی و عقلانیت ابزاری قرار می‌گیرد که در آن منافعِ شخصی تعیین کننده نوع و میزان مناسبات اجتماعی است.

3- اقسام تكافل اجتماعی

همان‌گونه که نیازهای فرد به نیازهای مادّی و نیازهای معنوی قابل تقسیم است، تکافل را هم می‌توان به دوگونه تکافل مادی و تکافل معنوی تقسیم بندی کرد. بنابراین نیازهای مادی ، نیازمند تکافل مادی و نیازهای معنوی نیازمند تکافل معنوی است.

4- مبانی تكافل اجتماعی

امر خیر و نیکوکاری در کشورهای غربی عمدتاً بر مبانی اومانیستی استوار شده‌اند. این مبنا به دلیل محوریت دادن به انسانِ خودمختارِ بریده از وحی و به علّت عدم توجه به تفاوت‌های انسانی، نمی‌تواند مبنای قابل اتکایی برای گسترش و استمرار امر خیر و نیکوکاری در جامعه اسلامی به حساب آید.
امّا تکافل اجتماعی ریشه در پیوندها و علقه‌های اصیل نسبی و سببی، دینی، انسانی و فطری دارد. این پیوندها تاجایی می‌توانند محکم و ریشه‌دار شوند که فرد نیازها و مشکلات دیگران را نیازها و مشکلات خود بداند و خیررسانی به آنها را خیررسانی به خود محسوب کند. می‌توان با تعمّق در دستورات دینی پی به مبانی تکافل ببریم:

نتايج و پیشنهادها

تکافل اجتماعی به عنوان ادبیاتی جامع و جدید، بهترین چارچوب نظری بر اساس نظریه نیازهای انسان و مفهومی برای ترویج و توسعه امر خیر و نیکوکاری در جامعه اسلامی فراهم می آورد.
سیاستگذاری و فرهنگ‌سازی در جامعه اسلامی بر اساس مبانی متعالی تکافل موجب فهم و گسترش هرچه بیشتر فرهنگ نیکوکاری در تکافل به مثابه بسترهای تحقق عملی این مبانی، اگر تضعیف شود شاهد کاهش خیرات یا شکل‌گیری تصنّعی و موقتی آن‌ها خواهیم بود.

بهترین روش تبلیغ امر خیر استفاده از مبانی برانگیزاننده تکافل برای خیررسانی است.

 با توجه به فطری بودن مبانی تکافل، طرح خیرات و مبرّات در این چارچوب مفهومی باعث کنار رفتن پرده‌های غفلت از فطرت آدمی می‌شود و او را به یاری دیگران در بستر نهادهای فعّال در حوزه تکافل همچون خانواده، خویشاوندان، همسایه، دوستان و هم‌کیشان وادار می‌کند.

احیای مفاهیم و مبانی تکافل از یکسو و تقویت نهادهای فعّال در حوزه تکافل از سوی دیگر بهترین روش تبلیغ امر خیر در جامعه اسلامی محسوب می‌شود.

در نتیجه علما، نخبگان و مسئولین اجرایی نقش مهمی در بازتولید، تشریح، اشاعه و ترویج این مفهوم در میان عموم افراد جامعه و نهادهای فعال در حوزه دارند. مراجع علمای دین با تشریح بیشتر احکام مربوط به تکافل اجتماعی در رساله‌های علمیه و تبلیغ و ترویج این احکام توسط مبلغان حوزه های علمیّه، نخبگان با در نظر گرفتن اهمیت تکافل اجتماعی در نظریه پردازی‌ها و سیاستمداران با ممانعت از سیاستگذاری‌های ناهمسو با تکافل اجتماعی و تلاش برای تسهیل آن در ساختارهای بروکراتیک، می‌توانند نقش موثری در ترویج این فرهنگ ایفا کنند.

 

منبع : مقاله «جایگاه مفهومی تکافل اجتماعی در حوزه امر خیر و نیکوکاری»، نویسنده: محمدرضا آرام، اولین همایش ملی خیر ماندگار، بنیاد خیریه راهبری آلاء، 1و2 اسفندماه 1395