شاید رایج‌ترین نوع موسسات خیریه که در ایران فعالیت می‌کنند، موسسات توزیع کننده هستند. این موسسات کار جمع‌آوری پول یا کمک‌های غیرنقدی و توزیع آن بین انسان‌های محروم را انجام می‌دهند. واقعیت این است که باید در کشور نظام تامین اجتماعی خوبی وجود داشته باشد که حداقل نیازهای معیشتی مردم از طریق آن تامین شود و علاوه بر آن تشکیلاتی برای شناسایی و رفع نیازهای افراد محروم باید وجود داشته باشد که بتواند به افراد کمک کند تا مشکلات ویژه مثل ابتلا به بیماری‌های خاص و پرخرج یا مواجهه با سوانح و حوادث خاص را بهتر مدیریت کنند. اگر کسانی بتوانند به بهبود نظام تامین اجتماعی یا نظام بهزیستی کمک کنند طبعا نتیجه کارشون خیلی فراگیرتر خواهد بود. اما بسیاری از کسانی که دوست دارند نیکی کنند، دستشان از انجام چنین کاری کوتاه است و سراغ روش‌های مرسوم می روند.

در وضعیتی که خیلی از افراد اهل خیر، تشکیلات بزرگ و کوچکی با عنوان موسسه خیریه راه‌اندازی کرده‌اند و بسیاری از این موسسات هم کار توزیع پول یا کالا را بین انسان‌های محروم انجام می‌دهند، بهتر است در مورد این نوع کار بحث نیز شود تا اولا انسان‌های نیازمند بیش‌تری از چنین خدماتی استفاده کنند و ثانیا سود بیش‌تری نصیبشان شود.

به طور کلی برای تاسیس و مدیریت موسسات خیریه، مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها وجود دارد که موسسین و مدیران موسسات خیریه توزیع‌کننده هم باید از آن‌ها مطلع باشند. مواردی مثل این که اساسنامه چه طور باید نوشته شود، روش مدیریت مالی چگونه است و ... . اما در این مطلب بنا نیست به این مساله پرداخته شود و صرفا به طور خاص ایده‌هایی برای این نوع خاص از کار خیر طرح می‌شود.


ایده‌هایی برای موسسات خیریه توزیع‌کننده:

  1. نیازهای افراد محروم متنوع است. بخشی از این نیازها، عدم دسترسی به لباس مناسب و لوازم ضروری منزل است. بسیاری از خانواده‌های طبقه متوسط یا بالا، البسه یا لوازم منزلشون رو که قابل استفاده هم هستند، پس از مدتی یا دور می اندازند یا به قیمت بسیار ناچیزی می‌فروشند. به نظر می‌رسد که اگر یک متولی وجود داشته باشد که چنین کالاهایی را جمع‌آوری کند برای انسان‌های نیازمند، خیلی از انسان‌ها انگیزه دارند این نوع از اجناسشون را اهدا کنند. با این روش، بدون نیاز به صرف پولی، خیلی از خانواده‌های سطح پایین نیازهایشان برطرف می‌شود. البته برای انجام چنین کاری باید حداقلی از کیفیت برای کالاها در نظر گرفته شود یا حتی اگر لازم است تعمیراتی روی آن‌ها انجام شود تا قابل استفاده باشند.

  2. کارخانجات تولیدی پوشاک یا لوازم خانگی یا فرش و ... ، بعضا کالاهای درجه دو یا سه یا کالاهای اصطلاحا استوکی دارند که در بازار قابل فروش نیست یا با قیمت بالایی نمی‌توان آن‌ها را فروخت. یک موسسه خیریه می‌تواند با این کارخانجات ارتباط برقرار کند و آن‌ها را متقاعد کند که همه یا بخشی از این کالاها را برای رفع نیاز کسانی که به آن‌ها نیاز دارند اهدا کنند.

  3. خیلی از اوقات داخل خانه‌های مردم اجناس زیادی وجود دارد که بدون استفاده مانده است، در حالی که بسیاری از مردم می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. کتاب‌هایی که در کتابخانه‌ها مانده و خاک می‌خورند، لوازم خانگی که داخل انباری خانه‌ها مانده و جای اضافی گرفتند و ... . نزدیک عید نوروز زمان مناسبیه که موسسات خیریه مردم را تشویق کنند موقع خانه تکانی این وسایل را جمع کنند تا جمع‌آوری بشود و برسد به دست کسانی که به آن‌ها نیاز دارند. شاید موسسات خیریه هر کدام بتوانند در یک زمینه فعالیت کنند. مثلا یکی از آن‌ها کتاب‌های مردم را جمع‌آوری کند، یکی لوازم خانگی، دیگری پارچه و البسه و ... .

  4. اکثر مواقع، کار جمع‌آوری و توزیع پول یا کالا، زمان و انرژی زیادی می‌برد و ممکن است که اعضای اصلی موسسه به تنهایی نتوانند چنین کارهایی را انجام دهند. بنابراین، استفاده از توان اعضای افتخاری یا داوطلبین به خصوص در مناسبت‌های خاص یا زمان‌های اضطراری باید جزء برنامه موسسات باشد. این گونه هم کار موسسه انجام می شود و هم داوطلب ها لذت کار خیر را می‌چشند و شاید باعث شود این جمعیت بعدا هم شخصا کارهای خیر را ادامه دهند.

 

موسسه یا موسسات خیریه‌ای هستن که کارشان تولید است، اما نیروی کارشان داوطلب‌هایی هستن که پولی دریافت نمی‌کنند و در واقع وقتشان را هدیه می‌کنند برای تولید محصولاتی که به کار مردم محروم می‌آید. این ایده عالی است، چون:

  • محصولات این کارگاه ها نیاز یک تعداد انسان را برطرف می‌کند.
  • نوع کار تولیدی است و در سطح خودش باعث رونق می‌شود.
  • وقت تعدادی از مردم که قبلا ممکن بود بدون هیچ فایده‌ای تلف شود، صرف یک کار پرفایده می‌شود. این کار می‌تواند باعث شادی و رفع کسالت و گرفتگی انسان‌های داوطلب شود.

 

کالاهای معدودی را مطابق این ایده می‌توان تولید کرد مثلِ:

  • کالاهای بافتنی که با ماشین‌های بافتنی دستی تولید می‌شوند.
  • کالاهای دوختنی که با چرخ‌های خیاطی دستی دوخته می‌شوند.

 

چنین کارگاه‌هایی می‌توانند کالاهایی تولید کنند که در بازار به فروش برسد، اما در چنین حالتی، مسائل بازاریابی و فروش و ایجاد سیستم مالی هم به سایر مسائل اضافه می‌شود و طبعا ایجاد و مدیریت چنین تشکیلاتی، زمان و انرژی زیادی می‌برد. در این حالت می‌توان به سادگی انواع محصولات ساده زیر را با استفاده از افراد داوطلبی که برای تولید، آموزش مختصری دیده‌اند یا از همان ابتدا مهارت لازم را داشتند تولید کرد:

  • محصولات تزیینی دست‌ساز مثل لوستر
  • گل‌های دست‌ساز
  • انواع عروسک‌های پارچه‌ای
  • محصولات هنری پارچه‌ای که معمولا خانم‌ها تهیه می‌کنند
  • محصولات چوبی دست‌ساز
  • سایر محصولاتی که تولیدشان مهارت زیادی نیاز ندارد و دستی است.