از آنجاییکه جنبش بنگاههای اجتماعی در دهه گذشته با برگزاری کنفرانسها و جایزههای تازه شتاب گرفته است، این سوال مهم مطرح میشود که چه چیزی رویکرد بنگاههای اجتماعی را از خیریهها و سازمانهای غیرانتفاعی سنتی متفاوت میکند. تعریف رایج از یک بنگاه اجتماعی، سازمانی است که کسب درآمد را با ماموریتهای اجتماعی تلفیق میکند اما این تعریف با نحوه کاربرد این اصطلاح در واقعیت مطابقت ندارد. بسیاری از سازمانها این برچسب را دارند ولی هیچ نوعی از مشتری یا درآمد ناشی از مشتری ندارند.
در یک سر این طیف کسب و کارهایی مانند سازمان تامز (که یک برند تولید کفش است و به ازای هر یک جفت کفشی که از این برند خریداری میشود، این سازمان یک جفت کفش به افراد نیازمند اهدا میکند) و بنیاد نیومن اُون (یک بنیاد خیریه خصوصی که در حوزههای متنوعی فعالیت میکند) هستند که بخشی از درآمد خود را برای کارهای خیریه صرف میکنند و به راحتی میتوان این کارها را حوزه فعالیتهای نوعدوستانه در این سازمانها نامید. در سوی دیگر، سازمانهایی هستند که صرفا با کمکهای اهدایی، بودجه خود را تامین میکنند. مثلا سازمان امید درخشان برای جوامع یک سازمان بزرگ است که با دختران مناطق تحت توسعه در نایروبی کار میکند اما مدل کسب و کار آن تفاوت زیادی با سازمانهای خیریه سنتی ندارد.
در این میان سازمانهایی مانند سنرجی که یک شرکت بهداشتی در نایروبی است، از طریق اعطای کمکهای مالی و جایزه برای طرحهای خلاقانه تلاش میکند تا برای طرحهای درآمدزا در حوزه احداث سرویسهای بهداشتی زنجیره ای در سطح شهر، کمک مالی اهدا کند. برای اضافه کردن تنوع در این چرخه، برخی شرکتهای تولید محصول نیز وجود دارند مانند شکلات دیواین که در کسب و کار خود زنجیرههای ارزش اخلاقی راهاندازی میکنند.
واضح است که با وجود اهمیت زیاد روش درآمدزایی، جنبش بنگاههای اجتماعی، مدلهای تامین سرمایه متنوعی را شامل میشود. و با وجودی که تعریف بنگاههای اجتماعی، از معیار گستردهتر و مبهم استفاده از «راهبردهای بازرگانی» برای حل معضلات اجتماعی استفاده کرده است، به کارگیری شیوههای مدیریتی در حوزههای متفاوت از یکدیگر یک شیوه قدیمی است.
در این میان، به تازگی تمایل زیادی نسبت به بنگاههای اجتماعی ظهور کرده است. یک ویژگی درباره آنها جلب توجه و ایجاد هیجان میکند که سایر سازمان های غیرانتفاعی، خیریه ها و موسسات غیردولتی فاقد آن هستند.
دو نکته مهم که اغلب مورد غفلت بنگاههای اجتماعی قرار میگیرد:
تمرکز، تمرکز، تمرکز
گفتوگو با افراد حرفهای در سازمانهای مختلف بیانگر یک تفاوت ظریف است که البته به آن توجهی نشده است: بازه تمرکز بنگاههای اجتماعی امروزی، بسیار مشخص و محدود است.
سازمانهای مردم نهادِ بزرگ روی موضوعات متنوع در کشورهای مختلف کار میکنند. برای مثال تارنمای سازمان پِلن اینترنشنال نشان میدهد که این سازمان روی هشت معضل بزرگ درحوزههایی شامل آموزش، کمکرسانی بعد از بلایای طبیعی و حفاظت از کودکان در پنجاه کشور کار میکند. یک نمونه دیگر، سازمان مرسی کورپس است که به طور مشابه روی دوازده معضل بزرگ در بیش از چهل و پنج کشور فعالیت میکند.
ایجاد تعادل در میان اولویتها وقتی سازمان بیانیه ماموریت گستردهای دارد و در منطقه جغرافیایی وسیعی فعالیت میکند منجر به بروز چالشهای مدیریتی جدی میشود. مثلا وقتی معیارهای آموزش و سلامت هر دو پایین است، چگونه تصمیم میگیرید منابع سازمانتان را باید صرف بهبود کدام یک از این حوزهها بکنید؟ تصمیمگیری درباره مسیر راهبرد سازمان یعنی انتخاب معضلی که برای سازمان شما بیشترین اهمیت را دارد، و گاهی این بحث از یک موضوع تحلیلی به یک بحث سیاسی تبدیل میشود. بسیاری از اوقات، سازمانها پاسخ این پرسشها را براساس علایق حامیان مالی انتخاب میکنند و فرقی نمیکند حامیان مالی سازمان، بنیادها هستند یا ادارات دولتی یا افکار عمومی.
در همین زمان، ایدههای جدید در سازمانهای بزرگ در ستیز و رقابت هستند. این ایدهها معمولا در پوشه «ایدههای خلاقانه» دستهبندی میشوند، این پوشه شبیه انبارهایی هستند که به دلیل فقدان توان سازمانیِ لازم برای اثرگذاری در تصویر کلان، ایجاد میشوند. در این راه، چالشهای نوآوری که پیش روی سازمانهای مردمنهاد قرار میگیرد تفاوت زیادی با چالشهای شرکتهای بزرگی همچون جیام و آیبیام ندارند.
در تقابل با این شرایط، بیشتر بنگاههای اجتماعی فقط یک کار انجام میدهند. برای مثال سازمان کیوا، با کمک شرکای خود افرادی را که به دنبال گرفتن وام و قرض کردن پول هستند به کسانی که تمایل به دادن وام دارند، وصل میکند. شرکت دیدیدی با استفاده از برونسپاری فرآیندهای کسب و کار باعث ایجاد فرصتهای شغلی برای جوانان محروم، همسران افراد نظامی و سربازان بازگشته از میدان جنگ میشود. بیانیه ماموریتهایی که اینگونه سرراست و روشن هستند انتخابها و مدیریت راهبردی سازمان را هدایت میکنند.
یک مثال معروف دیگر سازمان وان ایکر فاند است که به کشاورزان مزارع کوچک در شرق افریقا خدمات ارائه میکند و هر تصمیم سازمانی را از این زاویه اتخاذ میکند. مهمترین خدماتی که این سازمان ارائه میدهد تامین سرمایه از طریق وامهای مبتنی بر رهن داراییها به همراه آموزشهای کشاورزی و تسهیل فعالیت کشاورزان در بازار است. مدیریت توجه عمیقی به بهبود ارائه خدمات اصلی سازمان نشان میدهد. وقتی سازمان خدمات اضافی مانند بیمههای اقشار کمدرآمد یا لامپهای خورشیدی را امتحان میکند، هر کدام را بر این اساس میسنجد که آیا کشاورزان را موفقتر میکند یا نه. اگر نه، سازمان ارائه آن خدمات اضافی را قطع میکند.
بهطور خلاصه، برای اینکه بنگاههای اجتماعی بتوانند تاثیرگذار باشند، تمرکز میتواند یک مزیت رقابتی برای آنها باشد. داشتن تمرکز باعث میشود که رهبری سازمان روشها و اعمال بهتری را به کار ببرد. داشتن تمرکز باعث تشویق به نوآوری در حوزه هدف میشود. و وقتی که مدل کسب و کار نیازمند حمایت خارج از سازمان باشد، یک هدف متمرکز از سوی سازمان منجر به اقبال و هیجان بیشتر و واضحتر در میان طرفداران میشود.
حفظ چشمانداز
البته داشتن تمرکزی که محدود به یک حوزه کوچک باشد اشکالات خودش را دارد. برای مثال مدلهای یکی بخر- یکی اهدا کن شرکت کفشهای تامز و سایر شرکت های مشابه، بهدرستی مورد انتقاد قرار گرفته است که باعث جایگزینی تولیدات محلی میشود و در نهایت تاثیر بیشتری بر بازاریابی خود شرکت دارد تا بر فقرزدایی. تمرکز محدود باید با دیدی وسیع توجیه شود. و باید در ذهن داشته باشیم که سازمانهای بزرگترو چند منظوره مزیت بسیار مهمی در پاسخگویی به مشکلات پیچیده در سطح وسیعتر دارند.
در نهایت، حوزه اجتماعی نیاز به ترکیبی از تمرکز و پراکندگی دارد تا پیشرفت حاصل شود. بنگاههای اجتماعی با تمرکز انرژی و تلاش خود روی یک معضل، نقش ویژهای را در جامعه ایفا میکنند. این نقش بسیار بیشتر از نحوه تامین سرمایه، آنها را از سایر سازمانها متمایز میکند. آنها میتوانند پیشرو در نوآوریهایی باشند که بعدا توسط سازمانهای بزرگ جذب شود یا میتوانند خودشان به سازمانی بزرگتر تبدیل شوند و روشهای مدیریتی بهبود یافتهشان را در سازمانهای بزرگ ادامه دهند. تنها باید اطمینان حاصل کنند که تمرکز خود را در طول مسیر حفظ کنند.
این مطلب نوشته دیو آلگوسو مدیر، تسهیلگر و نویسنده در حوزه توسعه بینالملل و تاثیرگذاری اجتماعی است. تجربیات کاری او شامل پژوهشهای متنوع و پیادهسازی پروژههای مرتبط با پاسخگویی اجتماعی، جامعه مدنی و ایجاد صلح است.
ترجمه: یاری کده
منبع: stanford social
دیدگاه خود را بنویسید