بیوگرافی کوتاه مجید میرخانی

متولد: اول تیر 1327
شروع فعالیت در توانبخشی: سال1371
کارهای اجرایی: معاون بهزیستی کشور، ایجاد‌کننده رشته مدیریت توانبخشی در دانشگاه بهزیستی، نویسنده کتابی درباره مبانی توانبخشی که سال‌هاست به‌عنوان منبع درسی دانشجویان رشته توانبخشی تدریس می شود و 2 کتاب دیگرش در دست چاپ است. عضو هیئت علمی دانشگاه بهزیستی، سردبیر، نشریه توانبخشی به زبان انگلیسی
فعالیت فعلی: مدیرعامل مؤسسه توانبخشی ولی‌عصر(عج) و عضو هیئت‌مدیره مؤسسه رعد.


این روزها با وجود مشغله‌های‌ کاری و اهمیت به مادیات، هنوز هستند کسانی که بی‌بهانه باری از دوش دردمندان برمی‌دارند و دغدغه‌شان خدمت به خلق است. آن هم بدون هیچ ادعایی و در گمنامی.
سید‌مجید میرخانی که سال‌ها پیش معاون توانبخشی بهزیستی کشور بوده مردی از همین جنس است. هم‌محله‌ای که از یک‌سو هدفش تأمین نیازهای اولیه زندگی معلولان است و از سوی دیگر برای تغییر نگرش جامعه به این قشر تلاش زیادی می‌کند. چه آن دوران که در بهزیستی بود و چه اکنون که سال‌ها از بازنشستگی‌اش می‌گذرد و در خیریه‌ها گوش شنوا و حامی معلولان و خانواده‌هایشان است.
سال‌ها با خدماتی که ارائه کرده توانسته زندگی‌هایی را نجات دهد و به همین دلیل مدتی پیش از او در مراسمی تجلیل شد. ما هم هفته گذشته مهمان این هم‌محله‌ای در خیابان هرمزان شهرک غرب شدیم تا با گوشه‌ای از خدماتش آشنا شویم.

 کشف استعدادهای دورافتاده

مجید میرخانی تأکیدش بر توانبخشی معلولان است و اعتقاد دارد که خدمات نباید محدود به خارج از خانه فرد مبتلا باشد، بلکه باید توانبخشی را به خانه‌ها ببریم: «جامعه به تخصص، مکان خاص و تجهیزات تخصصی نیاز دارد تا یک معلول بتواند به‌ راحتی زندگی کند، اما فراهم کردن چنین خدماتی برای تمام معلولان کشور مقدور نبوده و نیست. برای همین در بهزیستی، طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه را پی‌گیری کردم تا فرد در محیط خانواده بتواند از خانواده‌ای که آموزش دیده، بهره‌ بگیرد و خانواده هم بتواند‌ کاری برای معلول انجام بدهد.

در این شیوه با وسایل ساده‌تر و ارائه آموزش، شرایط فرد معلول و خانواده‌اش بسیار بهتر می‌شود. خوشبختانه این طرح موفق بود و برای اجرای آن به دورافتاده‌ترین روستاها رفتیم، معلولان را شناسایی و آموزش‌های لازم و امکانات اولیه را فراهم کردیم.» میرخانی و همکارانش تلاش کرده‌اند تا توان معلولانی را که در روستاهای دورافتاده دیده نمی‌شده شناسایی کنند و آن را به ظهور برسانند: «‌‌در یکی از روستاها فرد معلولی که دست و پا نداشت با دندان کار تعمیر ساعت انجام می‌داد. یا در روستایی دیگر، معلولی بود که پیش از آن در خانه منزوی بود ولی دیدیم توان خوبی در آموزش قرآن دارد و شرایطی مهیا شد که به روستاییان دیگر قرآن آموزش دهد.»

 اجرای طرح‌هایی برای آینده

آمار معلولان کشور و تولد بچه‌های معلول باعث شد تا سال 1367 سید مجید میرزاخانی و همکارانش طرح جدیدی را به اجرا بگذارند؛ ارائه مشاوره به خانواده‌ها برای آگاهی‌رسانی درباره مشکلات ژنتیک.

آنها کار را با آموزش دانش‌آموزان مقطع دبیرستان شروع کردند و خوشبختانه موفقیت‌آمیز بود تا جایی که امروز بهزیستی طرح‌های غربالگری را اجرا می‌کند.
با این اقدام، آموزش‌ها از مدرسه به خانواده و جامعه تسری پیدا کرد. با این حال میرخانی می‌گوید: «وقتی فرد دچار معلولیت می‌شود یا والدینش در سنین کم متوجه مشکلاتی می‌شوند سریعاً باید به مراکز بهزیستی مراجعه کنند تا در فرصت طلایی اولیه اقدامات لازم انجام شود.»

توصیه دیگر او بسیار قابل تأمل است: «باید تعامل بین مراکز درمانی با مراکز توانبخشی ایجاد شود تا از این فرصت طلایی بتوان استفاده کرد.
 اگر در مراکز درمانی به محض شناسایی و مشاهده معلولیت، فرد را به مراکز بهزیستی و توانبخشی معرفی کنند، می‌توان کمک بهتری ارائه داد.»

 حمایت از صدها معلول

هم‌محله‌ای ما، پس از بازنشستگی، در خیریه آیت‌الله امامی کاشانی برای کودکان معلول فعالیتش را ادامه می‌دهد. او خدمات این خیریه را بسیار متفاوت می‌داند: «معلولان با مشکلات متعددی درگیر هستند، از مسائل روحی خود و خانواده‌هایشان تا امکانات و وسایلی مثل ویلچر.

برای همین در مؤسسه، لوازم مورد نیاز معلولان را به صورت رایگان در اختیارشان قرار می‌دهیم. تا حالا هم صدها نفر در تهران و شهرهای مختلف تحت پوشش قرار گرفته‌اند. در خراسان رضوی ما بیشترین تعداد معلولانی را که از امکانات بی‌بهره هستند شناسایی کرده و اقلام مورد نیاز آنها را تحویل داده‌ایم و اکنون هم در سیستان و بلوچستان مشغول به کاریم و کودکان بین 3 تا 14 سال را که دچار معلولیت هستند شناسایی کنیم تا ویلچر، ویلچر حمام، کالسکه و امکانات مورد نیازشان را تهیه کنیم و من از تمامی این کارها لذت می‌برم.»



مؤسسه‌ای که هم‌محله‌ای ما در آن فعالیت دارد، در کنار تهیه امکانات مورد نیاز معلولان، کتابچه‌ها و لوح‌های فشرده آموزشی را هم در اختیار خانواده‌های معلولان قرار می‌دهد و فقط یک خواسته از آنها دارد: «ما فقط درخواست می‌کنیم که اگر نیازشان به این وسایل برطرف شد آن را برگردانند تا در اختیار معلول دیگری قرار دهیم.»

میرخانی این جمله را با حسی متفاوت بیان می‌کند:
«تا الان چند هزار معلول نیازمند توسط خیریه شناسایی شده است. بسیاری از این افراد از نظر مالی وضع خوبی ندارند و برای اداره زندگی به کمترین مبلغی نیازمند هستند اما خیلی جالب است که وقتی نیازشان به هر دلیلی برطرف می‌شود تماس می‌گیرند تا لوازم را برگردانند.
مثلاً ویلچری که پس از استفاده حتی می‌توانند یک میلیون تومان بفروشند و با آن پول گوشه‌ای از مشکلات مالی‌شان را رفع کنند برمی‌گردانند و این بسیار موضوع مهم و ارزشمندی است.»

درس امید از معلولان

حدود 5 سال است که میرخانی در مؤسسه رعد به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره فعالیت می‌کند و مدیران این مؤسسه را افرادی خوش‌فکر و دلسوز می‌داند. منزل او هم در نزدیکی همین مؤسسه است. او می‌گوید: «زمانی که بازنشسته شدم برای راه‌اندازی دانشگاه علمی کاربردی در طبقه سوم همین مرکز پیشنهاد همکاری دادم و خوشبختانه اکنون در دانشگاه با معلولان در ارتباط هستم.»
او از دیدن معلولانی که مشتاقانه تحصیل و امیدوارانه زندگی می‌کنند لذت می‌برد و درس‌های مهمی از این قشر گرفته است: «همیشه از معلولان درس گرفته‌ام چراکه همواره شاهد تلاش و استقامت آنها بوده‌ام و می‌بینم که چطور با حداقل‌ها بیشترین تلاش را می‌کنند.»

شناسایی مشکلات با کمک معلولان

هم‌محله‌ای ما از مدتی پیش در شهرداری منطقه یک مشاوره‌هایی برای ارائه خدمات بهتر به معلولان می‌دهد. با این تجربه می‌گوید: «اقدامات خوبی برای مناسب‌سازی شهری برای معلولان انجام شده اما اگر با دید یک معلول به خیابان برویم می‌بینیم که مشکلات زیادی برای‌ تردد و استفاده از حمل‌ونقل عمومی وجود دارد.
ما برای شناسایی بهتر مشکلات، با فردی که ویلچرنشین بود در منطقه یک راه افتادیم و متوجه نقایص مختلفی شدیم. ‌ای کاش در منطقه 2 هم این کار انجام می‌شد تا بخشی از مشکلات معابر برای معلولان رفع می‌شد. چراکه در همین شهرک غرب مشکلات زیادی برای‌ تردد معلولان وجود دارد.»

منبع: همشهری محله