کوپیا یک تارنمای آنلاین دارد که بین رستوران‌ها، افراد و یا برگزارکنندگان مراسم‌های مختلف که غذا اضافه می‎آورند و افراد گرسنه و نیازمند مثل یک پل ارتباطی عمل می‌کند. روش کار کوپیا برای از بین بردن معضل گرسنگی استفاده از مدل اقتصادی مشارکتی است.


تیم کوپیا متشکل از گروهی از کارآفرینان جوان است که مصمم به پایان دادن معضل گرسنگی و به هدر رفتن مواد غذایی هستند. اعضای تیم کوپیا فرایند اهدا و توزیع مواد غذایی را با استفاده از فن‎آوری ساده‎تر کرده‎اند و در عین حال هزینه دور ریختن موادغذایی را کاهش داده‎اند و به راحت‌ترین شکل ممکن غذا را به دست افراد گرسنه می‎رسانند. این اقدام فرصتی ایجاد کرده تا افراد بتوانند با اهدای غذا به پناهگاه‎ها، عبادتگاه‌های مذهبی، و سازمان‌های مردم ‎نهاد، به‌عنوان یک خیر محلی شناخته بشوند. تیم کوپیا می‌گوید ایجاد این سیستمِ مدیریت باقی‌مانده غذا حتی منجر به کاهش تولید گاز متان و کربن هم می‌شود و در نتیجه برای محیط‌ زیست هم مفید است.


ایده ایجاد کوپیا چطور به ذهن‌تان رسید؟

دسترسی به مواد غذایی یکی از حقوق اولیه بشر است. از یک طرف گرسنگی شدید و فراگیری در دنیا وجود دارد و از طرف دیگر ما معضلی جدی به نام دور ریز غذای اضافه داریم. تناقض وجود این دو مشکل‎ در کنار هم، یکی از ناراحت‌کننده‌ترین پارادوکس‎های دنیای امروز است که در عین حال، قابل حل است. هر روز مقادیر زیادی غذا توسط رستوران‌ها، افراد و یا برگزارکنندگان مراسم‌های مختلف دور ریخته می‌شود، درحالی که افراد زیادی در نزدیکی آن‎ها از گرسنگی شدید رنج می‌برند. این روش از مصرف مواد غذایی از لحاظ اخلاقی و اقتصادی نادرست و ناکارآمد است. ما توانستیم نشان بدهیم که در میانه این ناکارآمدی‎ها یک فرصت بزرگ و خوب مالی وجود دارد. در واقع ما روشی پیدا کردیم که بتوانیم این نقیصه را به یک فرصت تبدیل کنیم. زمانی‌که من درس می‌خواندم این ایده به ذهنم رسید که با وجود انبوه مواد غذایی که تبدیل به زباله می‌شود، چطور هنوز این همه گرسنه وجود دارد. این موضوع برای من شوک بزرگی بود و در عین حال الهام‌بخش من بود برای ایجاد یک راه‌حل ملموس تا بتوانم این واقعیت را که میلیون‌ها نفر هر روز با گرسنگی مواجه‎اند، تغییر بدهم. ما یک سازمان و تارنمای آنلاین که قابل توسعه و بزرگ شدن هم هست را ایجاد کردیم که به کسب‎وکارها این توانایی را می‌دهد تا خیلی ساده بتوانند درخواست کنند که مواد غذایی اضافی و بیش از نیازشان را قبل از این‌که تبدیل به زباله یا کود شود، به ما تحویل بدهند.


چه چیزی باعث شد که برای حل این معضل از فناوری کمک بگیرید؟

یک روز، یکی از مدیران سالن‌های غذاخوری دانشگاه با من تماس گرفت و گفت در همایشی که برگزار کردند تقریبا هیچکس شرکت نکرده و حدود پانصد ساندویچ، اضافه آمده است. او گفت اگر تا دو ساعت دیگر کسی برای تحویل ساندویچ‌ها پیدا نشود مجبور است آن‌ها را دور بریزد. من با عجله از کلاس خارج شدم تا خودم غذاها را تحویل بگیرم. چون وسیله نقلیه نداشتم، یک تاکسی گرفتم تا بتوانم در اسرع وقت و پیش از فاسد شدن غذاها آن‌ها را توزیع کنم. کار بعدی این بود که خیریه یا سازمان مردم ‎نهادی را پیدا کنم که این همه غذا را از من قبول کنند. به ده‌ها سازمان زنگ زدم، یک سوم‌شان اصلا به تلفن من جواب ندادند، یک سوم دیگر هم گفتند که برای آن روز غذا به اندازه کافی دارند و یک سوم باقیمانده هم گفتند که می‏توانند حداکثر ۱۰ تا ۱۵ ساندویچ را قبول کنند. با خودم فکر کردم عالیه، حالا فقط من مانده‌ام کنار خیابان با ۴۸۵ ساندویچ دیگر.

از خودم پرسیدم چرا انجام یک کارِ خوب این‌قدر سخت است؟ چرا نیکی کردن تا این حد غیرممکن است؟ همان‎طور که یک قانون مورفی می‎گوید بدترین اتفاقات در بدترین زمان ممکن پیش می‎آید. درست در همین حین مدت زمان اجاره تاکسی هم داشت تمام می‎شد و قابل تمدید نبود چون شخصی بعد از من دقیقا همان تاکسی را رزرو کرده بود. سرخوردگی شدیدم در آن لحظه باعث شد فکری به ذهنم برسد: چقدر خوب می‎شد اگر فروشنده یا میزبانی که غذا اضافه آورده بود، بلافاصله می توانست جایی این موضوع را اعلام کند و در عین حال سازمان‎های مردم‎ نهاد (خیریه‎ای) که احتیاج به غذا داشتند نیزهمان‎جا اعلام نیاز می‎کردند و ما خیلی راحت این دو تا را به هم وصل می‌کردیم. از همان‎جا بود که ایده ایجاد فناوری کوپیا متولد شد.


لطفا مثال‎هایی از موفقیت‎آمیز بودن این مدل را برای ما تعریف کنید.

در منطقه شمال کالیفرنیا، ما موفق شدیم بیش از ۳۵۰ هزار کیلو غذا را بین  ۷۰۰ هزار نفر توزیع کنیم. تا رسیدن به هدف امسال‌مان که تغذیه یک میلیون نفر است راه زیادی باقی نمانده. هم ما به هدف‌مان رسیدیم و هم توانستیم به مشتری‎هایمان (اهدا کنندگان غذا) کمک کنیم تا معادل بیش از ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار در مالیات سالیانه خود معافی بگیرند.

 

ترجمه: یاری‌کده