رولف دوبلی نویسنده کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» در موضوع شصت و پنجم کتابش به موضوع کار داوطلبانه اشاره می‌کند و با بیان یک موقعیت برای کار داوطلبانه و شرایط متفاوتی که یک داوطلب می‌تواند در آن کار مشارکت کند، سعی در تعریف صحیحی از اثربخشی کار داوطلبانه دارد. 

ما نیز با بیان این نوشته سعی در ایجاد نگاهی پرسشگرانه نسبت به موضوع داوطلبی در یک فعالیت کار خیر، داریم. در ادامه این مطلب را با هم می‌خوانیم.



متن کتاب
جک عکاسی است که از دوشنبه تا جمعه مدام در حال حرکت است. او از یک مجله مُد کارمزد می‌گیرد تا زمان خود را بین میلان، پاریس و نیویورک تقسیم کرده و همیشه به دنبال زیباترین شخصیت‌ها و اصیل‌ترین طرح‌ها و نور عالی برای عکس برداری‌ است. در محدوده جامعه، فردی شناخته شده است و پول خوبی هم می‌گیرد خیلی راحت ساعتی ۵۰۰ دلار درآمد دارد او با فخر فروشی به دوستانش می‌گوید: «این درآمد به اندازه درآمد وکلای تجاری است و آنچه من در مقابل نیازهای خود دارم به مراتب بهتر از چیزی است که هر بانکداری می‌بیند.» 

جک زندگی رشک برانگیزی دارد. اما این اواخر فیلسوف‌ماب‌تر شده است. او حس می‌کند چیزی بین او و دنیای مُد قرار گرفته. خودپسندی موجود در این صنعت او را بیزار کرده.  گاهی در تخت‌خوابش خیره به سقف، حسرت شغلی پر معناتر را می‌خورد. او می‌خواهد بار دیگر آدم خیرخواهی شود، کسی که برای دنیا فایده‌ای دارد، مهم نیست چقدر ناچیز. 

یک روز تلفن زنگ می‌زند. پاتریک است همکلاس سابق و او و رئیس کنونی باشگاه محلی پرنده‌ها؛ «شنبه آینده ما جنبش سالانه لانه‌سازی برای پرندگان را برگزار می‌کنیم. دنبال داوطلبانی هستیم که به ما کمک کنند برای گونه‌های در خطر لانه بسازیم. بعد از آن، آنها را در جنگل قرار می‌دهیم. وقت داری؟ ساعت هشت صبح قرار گذاشته‌ایم. باید تا بعد از ظهر کارمان تمام شده باشد.» 

اگر جک واقعاً درباره ساختن یک دنیای بهتر جدی است، باید چه جوابی بدهد؟ درست است، او باید درخواست را رد کند. چرا؟ جک ساعتی پانصد دلار درآمد دارد یک نجار هر ساعت ۵۰ دلار درآمد دارد. خیلی منطقی‌تر است که جک به عنوان عکاس یک ساعت بیشتر کار کند و بعداً برای شش ساعت کار یک نجار حرفه‌ای استخدام کند تا لانه‌های خوب و با کیفیت بسازد (لانه‌هایی که جکی هیچوفت نمی‌تواند آن‌ها را خوب از آب در بیاورد. بعد از کنار گذاشتن مالیات، می‌تواند مابقی پول (دویست دلار) را به باشگاه پرنده‌ها اهدا کند. با این کار، مشارکت او به مراتب بالاتر از حالتی است که آستین‌هایش را بالا بزند و به دست بگیرد. 

با این حال، محتمل است که جک شنبه آینده به موقع و سر زنده در محل قرار حاضر شود تا برای پرنده‌ها لانه بسازد. اقتصاددان‌ها به چنین چیزی «حماقت داوطلب» می‌گویند که یک پدیده شایع است. بیش از یک چهارم آمریکایی‌ها وقت خود را به کارهای داوطلبانه اختصاص می‌دهند. اما چه چیزی مسئله را احمقانه جلوه می‌دهد؟ در کنار بقیه موارد، اگر جک تصمیم بگیرد خودش چند لانه پرنده دست و پا کند، کاری را از یک کاسب دریغ کرده. کمی بیشتر کار کردن و اهدای بخشی از درآمد بهترین روشی است که جک می‌تواند با آن مشارکت کند. انجام کار داوطلبانه فقط وقتی مفید است که او بتواند از مهارت خود استفاده کند. اگر باشگاه پرند‌ه‌ها برای کمپینِ پستیِ جمع‌آوریِ پول برنامه‌ریزی کرده و یک عکاس حرفه‌ای نیاز داشته باشد، جک هم می‌تواند خودش عکس بگیرد هم این که، یک ساعت بیشتر کار کند تا بتواند یک عکاس حرفه‌ای برای این کار استخدام و مابقی درآمدش را هم اهدا کند.  

خُب، حالا می‌رسیم به مسئله پُردردسر نوع دوستی. اصلا ازخودگذشتگی وجود دارد یا اینکه از خودگذشتگی فقط مرهمی است بر غرور ما؟ اگرچه میل به کمک به جامعه محرک خیلی از داوطلب‌هاست، منافع شخصی مثل کسب مهارت، تجربه و ارتباطات هم نقش مهمی ایفا می‌کند. ناگهان رفتار ما دیگر خیلی از خود گذشتگی نیست. در حقیقت بسیاری از داوطلبان در کاری مشارکت دارند که ممکن است از آن به عنوان «مدیریت خشنودی شخصی» یاد شود که مزایای آن گاهی اوقات با علت واقعی آن کار خیلی فاصله دارد.



پس چنین چیزی به این معناست که اگر جک شنبه صبح، چَکُش به دست ظاهر شود آدم احمقی است؟ نه لزوما. یک گروه از حماقت داوطلب استثنا است: افراد مشهور؛ اگر بونو، کیت ویلسنت یا مارک زوکربرگ در حین لانه ساختن، پاک کردن لکه‌های نفتی سواحل یا جست‌وجوی قربانیان زلزله برای عکس‌ها ژست بگیرند، چیز گرانبها به آن شرایط بخشیده‌اند؛ تبلیغات. بنابراین جک باید به دقت ارزیابی کند آیا شهرت او به اندازه کافی هست که مشارکت او را ارزشمند کند یا نه. چنین چیزی برای تو و من هم صادق است. اگر مردم وقتی در خیابان از کنار تو می‌گذرند یکّه نمی‌خورند، بهترین راهش مشارکت اسکناس‌های سبز رنگ است تا کار کردن مثل کارگران مبتدی.

جمع‌بندی

می‌توان گفت رولف دوبلی با تبیین کار داوطلبانه از جایگاه‌های مختلفی که یک داوطلب می‌تواند داشته باشد، به ما کمک کرده است تا بتوانیم به درک صحیح موقعیت خود در یک کار داوطلبانه برسیم. انتخاب یکی از جایگاه‌های تامین کننده مالی، یا محرک (تبلیغات) یا کسی که کار را با مهارت بالا می‌تواند انجام بدهد، قبل از اقدام انجام آن کار، بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند بر اثربخشی آن کار خیر تاثیر به سزایی داشته باشد.


منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن نوشته رولف دوبلی ترجمه عادل فردوسی پور