بعد از تولد اینترنت، وب‌سایت، موتورهای جستجو، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و ... واقعاً دسترسی‌مان به یکدیگر، مثل آب خوردن است. حالا از این حرف‌ می‌خواهیم به کجا برسیم؟
همان‌قدر که دسترسی شما به آن سر دنیا راحت‌تر شده، دسترسی خیریه‌ها هم به نیکوکارانشان‌ دیگر مثل قبل سخت نیست.
اتفاقاً الان در دنیایی زندگی می‌کنیم که حامیان مالی مثل یک پادشاه رو تخت سلطنت نشسته است و موسسات خیریه مختلف دارند خودشان را تکه تکه می‌کنند که توجه او را جلب کنند.
اما همه می‌دانیم که در آخر کسی برنده می‌شود که با استراتژی درست پیش رفته باشد، چون پادشاه (نیکوکار) ما بسیار منصف است و دزد و دلّال را در یک نگاه تشخیص می‌دهد.
استراتژی شما چیست؟ تاحالا به آن فکر کردید؟

استراتژی چیست؟

برای این که بهتر بفهمیم، برمی‌گردیم به اولین باری که این کلمه در تاریخ بشر مطرح شد؛ یعنی در زمان جنگ

بگذارید شما را با یک ژنرال در زمان رُم باستان به اسم «هانیبال» آشنا کنیم. این ژنرال هدفش شکست دشمن بود؛ اما استراتژی‌ غافلگیرکننده‌ای را در پیش گرفت! هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد که هانیبال و ارتش‌اش بتوانند، شبانه از کوه‌ها آلپ رد شوند. اما اون دقیقاً برخلاف باور آن‌ها عمل کرد و به هدفش هم رسید. 

یک ژنرال خوب برای این که بتواند استراتژی بهتری داشته باشد، باید بتواند مثل یک رهبر ارکستر عمل کند. یعنی مشکلات، فرصت‌ها یا خطرها را بهتر از بقیه ببیند. او به کل ارتش‌اش فکر می‌کند، حتی اگر به قیمت جانِ تعدادی از سربازانش تمام شود.

معنی استراتژی

آقا سون زو (Sun Tzo) بیش از 2000 سال پیش معنی استراتژی را جوری بیان کرده است که همچنان کسی روی دستش نیامده.
به گفته او، استراتژی یعنی: 

«وجود یک سری قوانین برای تصمیم گیری دربارۀ هر چیزی که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد».

چرا استراتژی داشتن برای یک خیریه مهم است؟

استراتژی داشتن برای یک موسسه از میز و صندلی‌های برای آن هم واجب تر است. پس باید برایش هرینه کنید (مالی و زمانی)، اما اگر قصد ندارید این هزینه را پرداخت کنید، جداً بیخیال استراتژی شوید. بدون استراتژی بودن بهتر از استراتژیِ بد داشتن است.

  • مسیری که باید طی کنید را برای‌تان روشن می‌کند.
  • اولویت بندی کارهای‌تان مشخص می‌شود.
  • همۀ افراد مجموعه‌، در یک مسیر پیش می‌روند.
  • تصمیم گیری راحت‌تر می‌شود.
  • همه در جریان قرار می‌گیرند و هیچ‌کس به بی‌راهه نمی‌رود.

سون زو می‌گوید: ما فقط پنج نُت موسیقی داریم، اما نگاه کنید که وقتی همین پنج نت در کنار هم قرار می‌گیرند، تا دنیا دنیاست، ملودی‌ می‌سازند.

چطور استراتژی داشته باشیم؟

همین اول بهتر است بگوییم که ما معتقدیم شما چه بخواهید، چه نخواهید، ذهن‌تان استراتژی محور است! حالا ممکن است یک فرد به دلایل مختلف، بهتر از دیگری عمل کند. اما استراتژی بلد بودن یک موهبت الهی نیست و با یادگیری و توجه به دست می‌آید. مثلاً کافی است که استراتژی شما به این 4 سوال کلیدی پاسخ دهد:

  • این که بازار رقابتی‌تان کجاست؟
  • چه ارزش جدیدی را میخواهید به این بازار رقابتی اضافه کنید؟
  • از چه روش‌هایی استفاده می‌کنید تا این ارزش را ارائه دهید؟
  • چه فاکتورهایی به شما کمک می‌کنند که در این بازار رقابتی باقی بمانید؟

بگذارید با یک مثال برایتان توضیح دهیم که یک استراتژی خوب به چه می‌گویند. برند سوئدی IKEA که مطمئنیم اکثر شما نام آن را شنیده‌اید، یکی از بزرگترین تولید کننده‌های لوازم منزل است که الان در اکثر کشورهای دنیا شعبه دارد. طراحی لوازم این برند، بسیار زیبا، شیک و ساده است که طرفداران زیادی هم دارد.  علاوه بر آن، هر چیزی که انتخاب کنید اکثراً در انبارشان موجود بوده و قیمت‌اش هم ارزان است. هدف این کمپانی فروش بیشتر و قیمت کمتر می‌باشد، اما برای رسیدن به این هدف استراتژی جالبی ارائه کرده است!

IKEA سرهم کردن وسایلی که خودش طراحی و تولید می‌کرد را به عهدۀ مشتری گذاشت. با این روش، هزینه‌های بسته بندی و ارسال‌اش خیلی کمتر شد. به همین راحتی این کمپانی توانست محصولات خود را در جعبه‌های تخت به سراسر جهان ارسال کند و حسابی بفروشد.

یک کسب و کار حرفه‌ای، مرز بین کارهایی که در مسیر استراتژی‌اش هستند باکارهایی که نیستند را خیلی واضح مشخص می‌کند.
مثلا IKEA به هیچ وجه وارد صنعت طراحی لوازم منزل نمی‌شود، روی خدمات پس از فروش تأکیدی نمی‌کند و به هیچ وجه میز ناهارخوری شما را سر هم کرده تحویل‌تان نمی‌دهد.

مایکل پورتر، استاد دانشگاه بیزنس هاروارد آمریکا، یک جملۀ معروف دارد که می‌گوید:

«استراتژی داشتن به معنی انتخاب کردن است. یعنی باید آگاهانه متفاوت بودن را انتخاب کنیم.»

در موسسات خیریه موفق داخلی نیز می‌توان نقش داشتن استراتژی را در موفقیت شاهد بود برای مثال: موسسه خیریه مهرانه زنجان در بیان استراتژی خود به حمایت از افراد مبتلا به سرطان در استان زنجان اشاره دارد و محک نیز استراتژی خود را درمان کودکان سرطانی بیان می‌کند.

استراتژی در کسب و کار چیست؟

به تصمیماتی که می‌گیرید و کارهایی که انجام می‌دهید تا موسسه‌تان به اهدافش برسد، استراتژی در خیریه می‌گویند.

یعنی بفهمیم که موسسه ما، برای این که به اهدافش برسد، دقیقاً چه کاری باید انجام دهد. تصمیماتی هم که در این زمینه می‌گیرید، روی همه چیز تأثیرگذار است. برای مثال، حتی جذب داوطلبین خود را هم باید بر اساس استراتژی‌تان بچینید.

استراتژی در خیریه، کمک می‌کند تا مطمئن باشیم بخش‌های مختلف سازمان، همه در یک مسیر هستند و تصمیماتی که می‌گیرند بر پایه‌ی یک استراتژیِ واحد است.

استراتژی در خیریه چه اهمتی دارد؟

ما کلی بررسی کردیم و دلایل اهمیت استراتژی در خیریه را پیدا کردیم. پس اگر هنوز هم فکر می‌کنید، بدون استراتژی می‌شود جلو رفت...سخت در اشتباهید! چون که:

برنامه‌ریزی

ما همیشه قله کوه ( یعنی هدف‌‌مان) را خیلی واضح می‌بینیم. اما مسیر رسیدن به این قله برای‌مان مشخص نیست. استراتژی در خیریه، مراحلی که یکی یکی باید از آنها بگذریم را طبق برنامه‌ریزی برایمان مشخص می‌کند.

نقاط قوت و ضعف

به طور کلی، روند ایجاد استراتژی در موسسات باعث می‌شود تا نگاهی دوباره به نقاط قوت و نقاط ضعف‌مان بیاندازیم. سپس استراتژی‌ای تدوین کنیم که نقاط ضعف‌مان را بپوشاند و نقاط قوت‌مان را برجسته‌تر نشان دهد.

افزایش بازدهی

استراتژی باعث می‌شود تا منابع مؤثری را به خیریه‌تان اختصاص دهید که خودش باعث افزایش بازدهی و سود بیشتر است.

کنترل شرایط

با استراتژی، فرمان دست شماست! یعنی کنترل تمام کارهایی که برای رسیدن به هدف‌تان انجام می‌دهید در دست خودتان است و حواس‌تان هست که از مسیر خارج نشوید.

مزیت رقابتی

وقتی استراتژی مشخص باشد و بدانیم که چطور باید به قله کوه برسیم، کار خیلی راحت‌تر می‌شود. یعنی می‌توانیم خیلی بیشتر از قبل روی نقاط قوت‌مان تمرکز کنیم و آن‌ها را به مزیت رقابتی تبدیل کنیم.

مواد اولیه برای ساختن استراتژی خیریه

برای پخت یک استراتژی درست و حسابی، به یک سری مواد اولیه احتیاج داریم که بدون آن‌ها اصلاً استراتژی‌مان خوشمزه از آب در نمی‌آید. مثل:

  • اهداف و چشم‌اندازهای
  • ارزش‌های اصلی
  • بررسی SWOT
  • تکنیک‌ها
  • برنامه‌ریزی برای منابع
  • ارزیابی

این کلمه‌ها شاید کمی سخت به نظر بیایند، اما چاره‌ای نیست...قرار است سوشی درست کنیم نه نیمرو :) خب خوشبختانه ما مثل همیشه اینجاییم که دانه دانه این موارد را باهم بررسی کنیم.

اهداف و چشم‌اندازهای کسب و کار

اول از همه باید یک هدفی وجود داشته باشد تا استراتژی را بر اساس آن شکل بدهیم. درست مثل وقتی است که نقشه در دستمان باشد و مسیری که باید برویم روی آن پر رنگ شود. خیلی راحت طبق آن پیش می‌رویم و به مقصد می‌رسیم.

این اهداف هم باید از طرف موسسان برای بقیه مشخص شوند. بهتر است آن‌ها به همه بگوید که قرار است سرانجام خیریه به کجا برود.

ارزش‌های اصلی

هر موسسه‌ای برای خودش یک سری ارزش‌ها دارد. مثلاً گوگل معتقد است که «اگر روی کاربران تمرکز کنید، باقی مسائل خودش حل می‌شود». موسسات نیز با بیان ارزش‌هایپایه‌ای چون «شفافیت» و «صداقت» می توانند این مسیر را آغاز نمایند.
استراتژی بر اساس همین ارزش‌ها چیده می‌شود و وقتی همۀ اعضا شرکت از ارزش‌ها باخبر باشند، هیچ‌کس از چهاچوب استراتژی خارج نمی‌شود.

آنالیز SWOT

این کلمه سوآت خوانده می‌شود و مخفف یک سری کلمه انگلیسی هست که معنی آن‌ها: نقاط ضعف، نقاط قوت، تهدیدها و فرصت‌ها است.
حالا آنالیز سوآت که یک عضو جدا نشدنی از استراتژی موسسه است، به ما کمک می‌کند که نقاط قوت‌مان را خیلی خوب بشناسیم و از آن‌ها استفاده کنیم. همچنین نقاط ضعف و تهدیدهایی که مقابل‌مان قرار دارند را هم در نظر بگیریم.

تکنیک‌ها

استراتژی مشخص می‌کند که کارها باید چگونه انجام شوند تا بیشترین میزان تأثیرگذاری را داشته باشند. حالا اگر از تکنیک‌ها مختلف استفاده کنیم، هم انرژی‌مان کمتر هدر می‌رود و هم در زمان صرفه‌جویی کرده‌ایم.

برنامه‌ریزی برای منابع

ما در موسسه‌مان منابع مختلفی داریم؛ مثل منابع مالی، منابع انسانی، منابع فیزیکی و ...
با استراتژی می‌فهمیم که باید این منابع را از کجا گیر بیاوریم، چطور آن‌ها نگه‌ داریم و چه کسی مسؤول انجام این کارها است.

ارزیابی

در این بخش باید میزان بازدهی خود را نیز بررسی کنیم. یعنی ببینیم که با توجه به اهدافی که داشتیم، چطور عمل کرده‌ایم.

انواع استراتژی

نکته‌ای که همین اول باید به شما بگوییم آن است که هر خیریه باتوجه به اهدافی که دارد استراتژی خود را تعیین می‌کند و سپس به آزمون و خطا می‌پردازد. چند مثال از انواع استراتژی را در این قسمت معرفی می‌کنیم.

  • استراتژی وجه تمایز

  • استراتژی نوآوری در مدل فعالیت

  • استراتژی بازگشت حامیان

  • استراتژی بهبود خدمات

  • و...


استراتژی بازاریابی آنلاین فراموش نشود لطفاً!

حالا اگر موسسه‌مان آنلاین بود چه کار کنیم؟

تمام مواردی که در قسمت قبلی گفتیم، در دنیای آنلاین هم قابل اجرا هستند. منتها با این تفاوت که آنلاین ارائه می‌شوند. همین!
به طور کلی (چه آنلاین و چه آفلاین) - یکی از مهم‌ترین بخش‌هایی که باید روی آن تمرکز کنید، استراتژی بازاریابی است. یعنی به کارگیری یک سری راه و روش که با استفاده از آنها می‌توانیم محصول یا خدمات‌مان را به مشتری معرفی کنیم و او را به کمک تشویق کنیم.

در این بخش 2 نمونه از استراتژی‌های بازاریابی آنلاین را برایتان مثال زدیم

استراتژی محتوا

در اینجا می‌خواهیم به شما  استراتژی محتوا را معرفی کنیم که بیشتر به درد خیریه‌های آنلاین می‌خورد. به طور کلی محتوا یعنی هرچیزی که بشود به وسیله آن پیامی را به مخاطب منتقل کرد. (عکس، متن، ویدیو، پادکست و ...)

حالا برای این‌ که این محتواها به بهترین شکل ممکن تولید بشوند، به استراتژی احتیاج دارید وگرنه دار فانی را وداع خواهید گفت :) یعنی چی؟
یعنی این که باید بدانید:

  • هدف‌تان از تولید محتوا چیست؟
  • برای چه مخاطبی محتوا تولید می‌کنید؟
  • اصلاً چطور سبکی دارید؟ ساده و خودمانی؟ یا خشک و جدی؟
  • چه کسی قرار است این محتواها را تولید کند؟
  • چطور می‌خواهید روند تولید محتوا را مدیریت کنید؟

این‌ها فقط گوشه‌ای از تعریف استراتژی محتوا بودند که باز هم تأکید می‌کنیم که اگر قصد جمع‌آوری کمک اینترنتی دارید، اصلاً نباید نادیده‌اش بگیرید.

استراتژی سِئو (SEO)

نمی‌دانید که سئو یعنی چه؟ خب هیچ اشکالی ندارد، هنوز خیلی‌ها نمی‌دانند. اصلاً ما اینجاییم که به ساده‌ترین شکل ممکن، کلمه‌های قلمبه سلبمه را برای شما توضیح دهیم :)

سئو یعنی یک سری کار روی وب‌سایت‌مان انجام دهیم، که وقتی کاربر وارد سایت ما می‌شود، لذت ببرد و اصلاً دلش نخواهد بیرون بیاید. اگر دل کاربر را به دست بیاوریم، دل گوگل را هم به دست آورده‌ایم و به اصطلاح سئو انجام داده‌ایم.

این کارهایی که باید انجام بدهیم هم چیزهای عجیب غریبی نیستند. کلاً سئو را اینطوری ببینید که قصدش، لذت بردن و راحت بودن کاربر است. حالا این وسط گوگل هم یک سری امتیازات برایمان قائل می‌شود که خب چه بهتر!

حالا برای این که به این هدف دست‌یافتنی برسیم، مثل همیشه به استراتژی نیاز داریم. استراتژی سئو هم با تعاریف قبلی‌ای که داشتیم تفاوت چندانی ندارد.
هدف رسیدن به رتبه بالاتر در گوگل است، حالا برای رسیدن به آن چندین راه و روش وجود دارد که با توجه به استراتژی سئوی خود، باید طبق آن پیش بروید.

پایان...

حالا که این مقاله رو خواندید، اصلاً خودتان بگویید که بدون استراتژی آدم به جایی می‌رسد؟ الان همه می‌دانیم که بدون استراتژی نمی‌شود حتی پولِ تو جیب خودمان را مدیریت کنیم چه برسد به یک موسسه خیریه با این سطح پیچیدگی‌ها!

قبل از پایان، یک سوال مهم از شما داریم:

با توجه به مقاله‌ای که خواندید، به نظر شما، بهترین استراتژی برای یک موسسه خیریه که به تازگی وارد بازار شده، چیست؟