چكیده

سنت دینی در ترکیب با ابزار مدرنیته، گفتمان تازه‌ای به هستی اجتماعی ما بخشیده است. بر این اساس شایسته است که بر ساختارگرایی اجتماعی در امتداد روش‌شناسی استقرایی برای مطالعه اقدام کنیم. در این معنا داده‌ها در دو بخش فرد محور و سمن‌ها در قالب حوزه‌ها، مفاهیم و سپس مقولات نظری دسته بندی شده‌اند.
هشت مقوله اختصاصی برای کمک رسانی فرد محور و بیست عنوان در زیر مجموعه سمن‌ها قابل شناسایی است. با فاصله‌گیری امور خیریه از روندهای گذشته به مفاهیمی می‌رسیم که شامل فردمحوری، انسانگرایی، دین باوری، نیازسنجی خُرد، گمنامی و غیر شخصی شدن سمن‌ها می‌باشد.

مقدمه

کتاب الهی با وجود تأکید مؤمنان به امور وقفی مصادیق خاصی را برای آن در نظر نیاورده است اما به نظر می رسد "نیکی کردن" و "احسان" متناسب با چگونگی کاربرد آن در سه معنای "انجام کار نیک"، "نیکی کردن به دیگری"، "انجام کاری به شکل کامل و به بهترین شکل آن" به کار رفته است.
در این میان رسانه‌ها به همان میزان که بازتابنده واقعیت هستند. در جایی دیگر واقعیت را به نحو خاصی سازمان‌دهی می‌کنند تا جایی که ساختن جهان اجتماعی در چشم انداز ضمنی رسانه‌ها صورت می‌پذیرد.

این مقاله جامعه مورد مطالعه خود را برای سنخ شناسی کنش‌های خیریه به تشکیلات خودگردان خیر‌رسان و امور فردی مجزا اختصاص داده است.
بر این اساس هدف اصلی مقاله پیرو مشخص کردن نسبت رابطه شبکه‌های مجازی با امرِ خیریه‌مدار است و سوالات مقاله نیز در رابطه با روش گردآوری داده‌ها، ماهیت تماتیک(تحلیل محتوا) پذیرفته و حول محور سئوالات زیر قابل پی‌گیری هستند، به این ترتیب که:

1‌. چرخش امور وقفی چه سویه‌هایی از نیاز را پوشش داده است؟
2‌. صورت‌بندی اعمال نیکوکارانه نسبت به گذشته چه ماهیتی پذیرفته است؟
3‌. آیا امر خیر در فضاهای مجازی با فضاهای سنتی تفاوت‌هایی دارند؟

خلاصه مقاله

چارچوب نظری بر ساخت گرایی با بن پایه گفتمان محور به ابعاد تاریخی «معنا» و پیامدهای حاصل از آن توجه دارد.
«معنا» نیز به وسیله زبان در چارچوب مفهوم بازنمایی معنی پیدا می‌کند.
«زبان» در این رویکرد شامل «هر صدا، کلمه، تصویر که کارکرد نشانه‌ای دارد و با نشانه‌های دیگر سیستمی را می‌سازد و قادر به سازماندهی و انتقال بیان معنا است.
«فیسک» نیز شکل‌گیری یک گفتمان و تثبیت معنا در زمینه اجتماعی را در قالب نظام کدگذاری متصور می‌شود: «رمزها نظام‌هایی هستند که نشانه‎ها در آن سازمان یافته است. قواعدی بر این نظام ها حاکم است که همه اعضای جامعه بکار برندۀ آن رمز بر سرش توافق دارند. از اینرو، تقریباً همه جنبه‌های زندگی اجتماعی را که قراردادی است یا قواعد مورد توافق اعضای جامعه بر آن حکومت می‌کند، می توان رمزدار خواند شود.»
به عبارتی دیگر «فیسک» کل زندگی را در احاطه کدگذاری‌هایی قرار می‌دهد که معنای بافت را سازه‌بندی و تولید می‌کنند، بر این اساس رمزگان در سه سطح مختلف قابل مقوله‌بندی است که شامل «واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی» می‌باشد.
1. واقعیت: واقعه‌ای که قرار است از تلویزیون پخش شود، پیشاپیش با رمزهای اجتماعی رمزگذاری شده است.
2. بازنمایی: رمزهای اجتماعی را رمزهای فنی، به کمک دستگاه‌های الکترونیکی رمز‌گذاری می‌کنند.
3. ایدئولوژی: رمزهای ایدئولوژی، عناصر یادشده را در مقوله‌های "انسجام" و "مقبولیت اجتماعی" قرار می‌دهند. 

یافته‌ها

یافته‌ها در دو صورت کلی قابل جمع‌بندی هستند:
- گروهی از افراد خیر‌رسان که به صورت انفرادی و در حوزه‌های خاص اقدام به فعالیت می‌کردند.
- گروه دیگر نیز نیمه-مستقل؛ ولی در برخی شرایط از کمک‌های دولتی نیز بهره‌مند می‌شوند.
همچنین برای طولانی نشدن مفاهیم استخراجی صرفاً به برخی از موارد اشاره شده است چراکه مقوله‌بندی مفاهیم خصلت آن را دارد که در عین اختصار موارد قابل تعمیم را به طور وسیع پوشش دهد.

فردمحور:

این گروه بدون سازمان‌دهی منسجم، با ویژگی کنش تک عاملی در صدد کمک‌رسانی هستند.
در قالب هشت عنوان که شامل مقولات روزشمار مذهبی، سنتی، تغییرات جوی، سلامت، ارتقا علمی، موقعیت‌بندی، کمبودهای محلی و کمک‌های مستقیم مالی خلاصه سازی شده است.
به عنوان مثال دیوار مهربانی رفتار نیکوکارانه‌ای است که فارغ از سنت دینی _فرهنگی هستی مجزایی در بین اذهان کنش‌گران خیّر پیدا کرده است.
این رفتار همگانی رمزهای ایدئولوژیک را در نوع جدید از انسجام‌یابی و مقبولیت عمومی قرار داده است.
به عبارت دیگر مشروعیت آن را نشانه‌هایی سامان داده‌اند که افراد یاری‌رسان و نیازمند را در کمال گمنامی اقدام به عمل می‌کنند.

سمن‌ها:

موسسات بنیاد‌محور با انسجام از پیش تعیین شده و با هدف مشخصی در جهت کارهای عام -المنفعه از طرف گروهی از مردم تشکیل می‌شوند. این گروه‌ها به ثبت رسمی شرکت‌ها می‌رسند تا دامنه فعالیت‌های خود را در گستره وسیعی تحت پوشش قرار دهند. همچنین ثبت رسمی برای بنیادهای کمک‌رسان، توانایی جذب مشارکت داوطلبانه بالایی را در پی دارد.
هدف فعالیت این بنیادها شامل جذب سطوح مختلف امر نیکوکارانه، ایفای نقش میانجی بین دولت و نیازمندان محلی، تسریع در کمک رسانی، ساماندهی اعضای داوطلب، کثرت نیازهای اجتماعی و... از دلایل تشکیل سمن‌ها می‌باشد.

نتایج و پیشنهادات

دستگیری از نیازمندان سنت پسندیده دینی است که افراد با درک متقابل همنوعانشان در سایه تأکید فرامین مقدس عمل می‌کنند. امور خیریه در مسیر حرکت تاریخی، تحولات گوناگونی را در رابطه با زمینه اجتماعی مختص به خود (زمانی_مکانی) پذیرا شده است و معرفت ما نسبت به امر خیریه با گذشت زمان به گونه‌ای متناقض ساخت یافته است.
گمنامی فرد کمک‌رسان و غیرشخصی شدن موسسات خیریه در اثر برخورد با بوروکراسی، افق نوینی در برابر جامعه گشوده است. طی چند سال اخیر دستیابی به ابزار پیشرفته امکانات جدیدی فراهم آورد است که کنش‌گران عرصه اجتماعی در اثر برخورد با وسایل مدرن به جهت‌گیری‌های مختلفی از آنچه در گذشته دیده شده است، تمایل پیدا کنند. پیگیری این ایستارهای فرهنگی در فضای متعلق به این ابزار، سنخ‌های متمایزی می‌آفریند. امر خیریه و وقف با نگهداشت فرهنگ دینی در چرخش به سمت مدرنیته پاسخگوی نیاز اجتماع می‌شود.

فرهنگ عامه به تولید محتواهایی اقدام می‌کند که با عبور از سلطه تئوریک و نفی هارمونی غالب از طرف گروه نخبه به بازسازی فرایند امر خیر یاری می‌رساند.

آشنایی خیّرین و تعامل چهره به چهره با نیازمندان، کنش بی واسطه‌ای برای درک و نیازسنجی دقیق مهیا کرده است. فضای مجازی و در راستای آن پیام‌رسان تلگرام به مثابه عرصه عمومی کنش که پیامدهای واقعی به همراه دارد، صورت‌‌بندی ماهیت رفتار نیکوکارانه را بیشتر در معنای خُردنگر و وابسته به زیست-جهان فکری مشارکت‌کنندگان بازنمایی می‌کند.


شیوه‌های جدید کمک‌رسانی و صیانت از مفهوم وقف در اثر توجه به نیازهای فردی، بعد انسانی‌تری را تجربه می‌کند.

 سمن‌ها گاهی با ادغام در بهزیستی، پتانسیل‌های جدیدی برای کمک رسانی ایجاد می‌کنند. هرچند در این صورت از تعریف سازمان‌های مردم نهاد فاصله می‌گیرند، اما مطلوبیت و غایت پیرو، عاملی در گرایش برخی از این سازمان‌ها به سمت نهادهای دولتی است.یافته‌های بخش نخست با وجود پذیرش مقوله‌بندی محدودتر رمز موفقت خود را در معنای تمایل بیشتر افراد به شکل خصوصی و فارغ از سنت گذشته در رفتار افراد خیر‌رسان می‌بیند.
این نظم ساخت‌‌یافته با عدم مرکزیت روبرو است زیرا تبلیغات تلگرامی محیط آزاد و رهایی را تجربه می‌کند به تعبیر «گیدنز» بی بستر شدن روابط اجتماعی، حوزه عمومی گسترده‌تری را در بافت اجتماعی نهادینه می‌کند. اعتماد متقابل مردم به درخواست نیاز و پاسخگویی به آن مطالعه دیگری را مطالبه می‌کند. نتایج این مطالعه با در نظر گرفتن نقش رسانه ها در چشم انداز معنایی اندیشه‌های «فیسک»، «هال» و اندیشمندان مکتب مطالعات فرهنگی همسو می‌باشد.

منبع : مقاله «گونه شناسی ماهیت امور خیریه در شبکه‌های مجازی (تأکید بر پیام رسان تلگرام)»، نویسندگان: مهری بهار، سجاد حاجی حسینلو، اکبر بیات، 

اولین همایش ملی خیر ماندگار، بنیاد خیریه راهبری آلاء، 1و2 اسفندماه 1395