زنان برای کسب جایگاه والایی که امروز دارند راه طولانی و پر فراز و نشیبی را طی کردهاند. سیطره فرهنگ مردسالارانه که برای زنان حق و سهمی در جامعه قائل نبود همواره تلاش کرد تا زنان را در پرده نگه دارد. زنان بسیاری در طی قرون تلاش کردند این پردهها را کنار بزنند تا زنان بتوانند وارد جامعه شوند. یکی از این زنان بزرگ ماریا مونتهسوری، روانپزشک ایتالیایی است.
او خالق روش مونتهسوری برای آموزش کودکان بود و به همین خاطر جایزه یونسکو را کسب کرد. این روش در نزدیک به ۳۰ هزار مدارس جهان تدریس میشود. او معتقد به تشویق و ترویج کودکان برای یادگیری طی مراحل کشف و تجربه بود.
مونتهسوری در ایتالیا رشد یافت و سال ۱۸۹۳ وارد مدرسه پزشکی رم شد. به خاطر زن بودنش بارها مورد آزار و تحقیر همکلاسیها و استادان قرار گرفت. زمانی که ۱۳ سال داشت وارد مدرسه فنی شد اما همه همکلاسیهایش پسر بودند و پدرش نیز با این تصمیم مخالف بود، پس از آن تصمیم گرفت که رشته پزشکی را ادامه دهد. ماریا در کلاسهای درس عملی مجبور بود بهتنهایی کالبدشکافی را انجام دهد چراکه شرکت در کلاس همراه مردان با وجود جسدهای عریان برای یک زن برخلاف رسم و سنت بود. او مجبور شد برای ادامه تحصیلش در جامعه سنتی ایتالیا از پاپ تاییدیه بگیرد. ماریا علیرغم تمام موانع در سال ۱۸۹۶ بهعنوان اولین زن در ایتالیا مدرک پزشکی را کسب کرد.
به دلیل پزشک بودنش با کودکان استثنایی کار میکرد و همین موضوع علاقهاش به آموزش و تحصیل را نمایان ساخت. او اعتقاد داشت که کودکان الواحی سفید نیستند بلکه آنها عنصری ذاتی و درونی دارند و این شغل معلم است که باید به کودکان یاری رساند تا این عنصر را پیدا کنند و از دیکته کردن آنچه باید باشند یا بشوند خودداری کند. او بر یادگیری مستقل و خودآموخته و یادگیری از همکلاسیها تاکید داشت. کودکان باید تشویق شوند تا بتوانند تصمیم بگیرند. او نخستین معلمی بود که از میزها و صندلیهایی هماهنگ با سایز کودکان در کلاس استفاده میکرد.
ماریا مونتهسوری تدریجا به فعال حقوق زنان و کودکان ناتوان تبدیل شد. در سال ۱۹۰۱ کارش را رها کرد و به تحصیلات بیشتر در روانشناسی و فلسفه آموزش پرداخت و کمکم روشهایش را در کلاسهای درس کودکان به کار بست. در سال ۱۹۰۶۶ از او درخواست شد تا بر آموزش کودکان با خانوادههای کمبضاعت نظارت کند. کلاس مجهز به استانداردهای روز بود اما او تصمیم به انجام تغییراتی گرفت؛ کشف کرد کودکان به کارهای عملی مثل بازی با اسباببازی بیشتر علاقه دارند. پس اگر به آنها چندین گزینه برای فعالیت داده شود، روشها و اصول مختص به خودشان را انتخاب میکنند و رشد میدهند.
در نهایت کلاسهای قدیمی را تغییر داد؛ وسایل را در ابعاد و قد کودکان ساخت و وسایل بازی بیشتری به کلاس آورد و تمرینهایی به کودکان داد که توجه و ملاحظه بیشتری به محیط و خودشان نشان دهند؛ کارهایی مثل آشپزی، ژیمناستیک، مراقبت از حیوانات یا فعالیتهایی مثل جارو زدن و شستن و پوشیدن لباسها. مونتهسوری از ابزار سوادآموزی مانند کارتهای عکسدار با برچسب استفاده کرد و سرعت و دقت دانشآموزان را در خواندن و نوشتن افزایش داد.
مدرسهای که بنیان نهاد به موفقیتی عجیب دست یافت. در سال ۱۹۰۷ یک مدرسه مشابه آن در رم بازگشایی شد. تمرکز، استقلال و خودآموختگی دانشآموزانش توجه بسیاری از روزنامهنگاران و معلمان و مسئولین را جلب کرد. او در سال ۱۹۰۹۹ اولین کلاس تربیت معلمان را برگزار کرد و تا پایان سال ۱۹۱۱ روش مونتهسوری در بیشتر مدارس عمومی ایتالیا و سوئیس به کار گرفته شد. مدارس مونتهسوری از پاریس تا هند ساخته شد و حتی جمعیتهایی به نام مونتهسوری در آمریکا و انگلستان بر پا شد.
او روش مونتهسوری را گسترش داد و در نهایت کتابهایی با موضوع تربیت خردسالان و کودکان به چاپ رساند. کتاب «روش مونتهسوری» در سال ۱۹۱۲ با خلاقیتی جدید در ایده و روش تربیت و آموزش منتشر شد. مونتهسوری ایده «چهار سطوح رشد» از نوزادی تا اوایل بزرگسالی را توسعه داد. او اعتقاد داشت که در هر یک از این سطوح، آموزشی مختص به آن باید ارائه شود.
او به خاطر جنگ جهانی دوم و ضدیت با دولت فاشیستی موسولینی که میخواست از شهرتش سوءاستفاده کند، مجبور به ترک ایتالیا شد و چند سالی را در هند و بعد هلند سپری کرد.
در سالهای پایانی عمرش روشهای بسیاری از مدارس و والدین در تربیت کودکان به خاطر فعالیتهای او دگرگون شده بود. هنوز هم روش و ایدهاش در مدارس عمومی مونتهسوری در سراسر جهان پیاده میشود و کارایی فراوانی دارد. او در سال ۱۹۵۲ سن ۸۱ سالگی درگذشت.
منبع
دیدگاههای بازدیدکنندگان
ناشناس
من همین الان فیلم بر اساس زندگی مونته سوری دیدم عالی بود
1723 روز پیش ارسال پاسخ